سلطان سلیمان از پادشاهان آل عثمان بود که از کربلا میآمد و به زیارت امیرمؤمنان علی(ع) مشرف میگردید. وقتی در نجف به بارگاه و حرم مطهر نزدیک گردید، پیاده شد و تصمیم گرفت به احترام آن حضرت تا قبّه نورانی پیاده حرکت کند.
قاضی عسکر که مفتی مردم و از دشمنان حضرت علی(ع) بود، سلطان را همراهی میکرد. وقتی از تصمیم او آگاه گردید با حالت خشم به حضور سلطان آمد و گفت:تو سلطان زندهای و علی بن ابیطالب سلطان مرده، چگونه عزم داری پیاده به زیارت او بروی؟
سلطان و قاضی عسکر در اینباره با یکدیگر سخنانی داشتند تا اینکه او به سلطان پیشنهاد کرد که اگر در سخن او تردیدی دارد به قرآن تفأل بزند تا حقیقت امر معلوم شود. سلطان گفته او را پذیرفت و پس از آن که قرآن را گشود این آیه آمد:
«فَاخلَع نَعلَیکَ اِنَّکَ بِالوادِ المُقدَّسِ طُوی»؛
«نعلینت را از پا در آور که اکنون در وادی مقدس قدم گذاردهای». (سورهی طه، آیهی12)
سلطان به قاضی رو کرد و گفت: پیشنهاد تو برهنگی پای ما را بر پیادهروی اضافه کرد. پس کفشهای خود را از پا بیرون آورد و با پای برهنه تا روضه منوره امیرمؤمنان(ع) پیاده رفت.1
شفاعت قرآن
امام صادق(ع) فرمود: وقتی مؤمن را در قیامت فرا میخوانند تا به حساب او رسیدگی کنند، قرآن با بهترین چهره در پیش رویش حاضر میشود و میگوید: پروردگارا! من قرآنم و این بندهی مؤمن تو که خود را برای خواندن من به زحمت میانداخت، و شب خود را با خواندن من دراز میکرد و دیدگانش در هنگام تهجد و عبادت اشکریزان بود. پس همانگونه که مرا خشنود ساختی او را خشنود فرما!
سپس خدای عزیز جبّار میفرماید: ای بندی من! دست راست خود را باز کن. آنگاه خداوند دست راست او را از رضوان خود و دست چپش را از رحمت خود پر می کند و به او گفته میشود: این بهشت برای تو مباح است. پس با خواندن هر آیه یک درجه بالا میروی.2
آیه تکان دهنده:
رسول خدا(ص) در مجلسی این آیات را از سورهی زلزال قرائت فرمود:
«فَمَن یعمَل مِثقالَ ذَرَةٍ خَیراً یرَه وَ مَن یعمَل مِثقالَ ذَرَةٍ شَرّاً یرَهُ»؛
هر کسی اندکی عمل خیر انجام دهد، آن را میبیند و هر کس اندکی عمل بد انجام دهد، آن را میبیند».
یک عرب بادیه نشین تحت تأثیر قرار گرفت و عرض کرد، یا رسول اللّه! یک ذره را هم حساب می کنند؟
پیامبر(ص) فرمود: آری.
بادیه نشین برخاست و گفت: وای بر آشکار شدن بدی و گریه میکرد.
رسول خدا(ص) فرمود: این بادیه نشین دلش از ایمان به خدا برخوردار است.
و همچنین وقتی پیامبر(ص) این سوره را قرائت کرد و صعصعه آن را شنید گفت: همین آیه از قرآن برای من کافی است.3
حکایتی از سورهی زلزال!
راوی گوید:«ابوامید» را دیدم که در هر موضع از مسجد الحرام دو رکعت نماز میخواند. سؤال کردم این چه کاری است؟ چرا در یک جا نماز نمیگزاری؟
جواب داد: زیرا مکانهایی که در آنها نمازمیگزارم در قیامت برای من گواهی میدهند و این آیه را قرائت کرد:
«یومَئذٍ تُحَدِّثُ اَخبارَها؛
روزی که زمین به حوادث خود خبر میدهد»
نتیجه:
زمین همانند نوار ضبط صوت که با چرخش خود صدا را ضبط می کند، صداها و اعمال و حوادث را روی خود ضبط میکند تا در صحنهی قیامت آنها را پخش کند و چه شگفتانگیز است آنگاه که زمین به صدا درمیآید و اعمال را پخش میکند و بدکاران را افشا و نیکوکاران را شادمان میکند و هر اندازه قطعات بیشتری از زمین به نفع مؤمن شهادت دهند، مسرت بیشتری دارد.4
گفتهام سوره واقعه بخوانید!
عبداللّه بن مسعود صحابی مشهور رسول خدا(ص) بود که در زمان عثمان بیمار شد و در آن بیماری از دنیا رفت. عثمان به هنگام بیماری به عیادت او رفت و او را اندوهگین یافت. سؤال کرد: از چه ناراحتی؟ جواب داد: از گناهانم.
ـ چه درخواستی داری؟ خواستار رحمت پروردگار خویشم.
ـ طبیب را دعوت نکنم؟
ـ طبیب بیمارم کرده است.
عثمان گفت:دستور بدهم از بیتالمال به تو چیزی بدهند؟
ابن مسعود گفت: آن روز که نیازمند بودم چیزی ندادی، امروز که نیازمند نیستم میخواهی عطا کنی؟
عثمان گفت: این بخشش از آن دخترانت باشد.
ابن مسعود گفت: آنها هم نیازمند نیستند چرا که به آنها گفتهام «سورهی واقعه» را در هر شب بخوانند، و شنیدهام که رسول خدا(ص) میفرماید:کسی که سورهی واقعه را در هر شب بخواند هرگز گرفتار تنگدستی نمیشود.