دوتا غضنفر تصمیم میگیرن فارسی صحبت کنن اولی میگه پاشو دومی نمیپاشم اولی جواب میده نگو نمیپاشم بگو پاشیده نمی شوم.


**********************
یارو ادعای پیغمبری میکنه . بهش میگن خوب کتابت کو ؟ میگه ، فعلا جزوه میگم بنویسید تا بعد ...!!!

***********************
خواننده تو عروسی میگه: خانوما، آقایون، دستا بالا، میخواهیم بریم بندر! یارو داد میزنه: کجا؟ ما تا شام نخوریم هیچجا نمیریم!!!

***********************
یارو سواره تاکسی میشه ، زنشو میشونه روی صندلی جلو که راننده تو آینه نبینتش !

***********************
به یارو میگن شما پسرت رو بیشتر دوست داری یا چلو کباب رو؟ یارو میگه : بابا تو رو به خدا ما رو سر دو راهی قرار ندین !!!!


************************
یارو از بچه اش میپرسه عزیزم چند سالته ؟ بچه میگه : ?? سالمه! یارو یکی محکم میزنه تو سر بچه اش میگه : خاک تو اون سرت کنم هم سن و سالهای تو الان بیست سالشونه


***********************
قاضى از دزدى پرسید: این همه سرقت ها را تنها انجام مى دادى یا شریک هم داشتى ؟ گفت : تنها بودم ، مگر در این زمانه آدم درستکار هم پیدا مى شود که شریک انتخاب کنم !
***********************
لیست کل یادداشت های این وبلاگ