یادم باشد زندگی را دوست دارم یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی قربانگاه می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه ی دوره گردی که از سازش ع شق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد یادم باشد معجزه قاصدکها را باور داشته باشم یادم باشد گره تنهایی و دلتنگی هر کس فقط به دست دل خودش باز می شود یادم باشد هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نکنم تا تنها نمانم یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم یادم باشد از بچه ها میتوان خیلی چیزها آموخت یادم باشد پاکی کودکیم را از دست ندهم یادم باشد زمان بهترین استاد است یادم باشد قبل از هر کار با انگشت به پیشانیم بزنم تا بعدا با مشت برفرقم نکوبم یادم باشد با کسی انقدر صمیمی نشوم شاید روزی دشمنم شود یادم باشد با کسی دشمنی نکنم شاید روزی دوستم شود یادم باشد قلب کسی را نشکنم یادم باشد زندگی ارزش غصه خوردن ندارد یادم باشد پلهای پشت سرم را ویران نکنم یادم باشد امید کسی را از او نگیرم شاید تنها چیزیست که دارد یادم باشد که عشق کیمیای زندگیست یادم باشد که ادمها همه ارزشمند اند و همه می توانند مهربان و دلسوز باشند
لیست کل یادداشت های این وبلاگ