سخت پریشان بود و نگران، آن قدر آشفته که حتی در خواب نیز کابوس مشکلاتش را می دید، از روزی که گرفتاری برایش پیش آمده بود آرام و قرار از کف داده و مدام در فکر و خیال به سر می برد، نه توان یافتن راه و چاره داشت و نه روی طرح و بازگو نمودنش با این و آن، صلاح نمی دانست راز خود را با کسی در میان نهاده و دست حاجت به سوی مردم دراز کند.
شبانگاه با این اندوه به خواب رفت، پس مردی خوش سیما و نورانی را دید که با جامه های فاخر و معطر از دور می آمد.
با دیدنش نور امیدی در دل خسته ی مرد دمید.
با خود گفت: غم خوردن و راز دل نهفتن تا کی؟ این مرد بسیار کریم و بزرگوار به نظر می رسد، کاش مشکل خود را با او بازگو نموده و مشورت بخواهم.
نگاهش به او بود تا نزدیک شد، پیش از آن که لب بگشاید او آغاز سخن کرد و گفت: هرگاه گرفتار شدی تنها به خداوند حکیم توجه کن و از ولی و جانشین او حضرت صاحب الزمان (عج) یاری بخواه و او را تکیه گاه خود قرار ده زیرا دلسوز ترین یار و پناهگاه پیروان خود می باشد.
همچنان محو کلمات دلنشین مرد بود که او پیشتر آمده و دست راستش را گرفت و به مهربانی میان انگشتان فشرد و در همان حال گفت:
اینک به مولایت سلام کن، او را زیارت نما و واسطه قرار ده و بخواه که حاجتت را از خداوند بگیرد.
مشتاقانه پرسید: یعنی چه بگویم؟ چه جملاتی؟ چه دعایی؟ زیرا که بار سنگین اندوه و غصه هر ذکر و دعایی را از یادم برده.
مرد با قلبی سرشار از محبت و هم دردی، آه سردی کشید و زیر لب نجوا نمود:
لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
سپس قدم پیشتر گذاشت و دست بر سینه اش نهاده در همان حال گفت:
تا خدا تو را کفایت می کند غمی نداشته باش. وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان، سپس رو به قبله بایست و این زیارت را بخوان: سلام الله الکامل التام...(این زیارت در مفاتیح الجنان آمده است)
مرد از خواب بیدار شد در حالی که قلبش از هر درد و رنجی آسوده خاطر گشته و احساس سبکی می کرد پس آن چه در خواب دیده بود به جای آورد و حل همه ی مشکلات خود را از مولای گران قدرش امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دریافت نمود.
(نجم الثاقب/ص???)
***
در این حکایت شیرین پندی ارزنده نهفته است و آن این که:
فراموش نکنیم که خالق هستی بخش و مالک مطلق
همه چیز، خداوند بوده و هرگز دست او برای حل
مشکلات و گرفتاری های ما بسته نمی باشد پس
بهترین، سریع ترین و عاقلانه ترین چاره را از درگاه او باید
سراغ گرفت، راه حلی که با عزت و سرافرازی توأم بوده و
از خواری و ذلت به دور باشد.
برترین راه این است که از مسیری که او خود قرار داده
حرکت نموده و از پیمودن راهی که به ذلت و تباهی می ا
نجامد پرهیز نماییم.
آ
راه حل حکیمانه ای که پروردگار پیش رویمان قرار
دادهاین است:
توسل و یاری طلبیدن از وجود مبارک حضرت حجت فرزند
گرامی امام حسن عسکری علیه السلام.
پس به هر زبان و با هر بیانی که برایمان امکان پذیر و
آسان تر است با او سخن گفته و از او بخواهیم تا آن
بزرگوار نیازمان را آن گونه که خود می داند و می خواهد
برآورده سازد و از یاد نبریم که تک تک نیازهای ما حلقه ی
وصلی است که ما را لحظه به لحظه به دامن ولایت او
پیوند می زند.
پس بیایید از همین امروز در هر نیاز و با هر استغاثه ای،
حس شیرین لحظه به لحظه با او بودن را تجربه کنیم.
www.Lahzeha
لیست کل یادداشت های این وبلاگ