تبسم - ndayeeshgh
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ndayeeshgh


لینک دوستان

صدف جان صدف عزیزم چشم انتظارتم برگرد
صدفی برای مروارید
منتظران دل شکسته
هر چی بخوای داریم
ترفند،نرم افزار،آموزش و....
::::: نـو ر و ز :::::
در سایه سار وحدت
صبور: بچه قمی اینجا هس ؟
یا ضامن آهو
diplomacy
shima love

لوگوی دوستان























تعداد بازدید

v امروز : 15 بازدید

v دیروز : 9 بازدید

v کل بازدیدها : 169998 بازدید

آهنگ وبلاگ

87/10/20 :: 4:45 عصر

تاثیر نماز بر کارآمدی چرخش خون در مغز
20 دی 87 - 10:09
  ( صفر رای   ،   صفر امتیاز )
امتیاز :

دیده شده بسیاری از مسلمانان بزرگسال که از زمان کودکی به اقامه‌ی نماز مشهور بوده اند، در سن پیری و با داشتن عمرهای بالا، تا حد زیادی از سلامت جسمانی و عقلی قابل قبولی برخوردارند.
این پژوهش، تلاش‌های علمی انجام شده را بررسی نموده، با تحلیل و بهره‌برداری از دست‌آورد‌های این تحقیقات، به دنبال رسیدن به هدف مقاله است. هدف این تحقیق، توجه دادن به حقیقتی مهم است: عبادت‌های اسلامی فواید جسمی روشنی برای بدن انسان دارد. این پژوهش به دنبال بیان تاثیرات مثبت حرکات نماز در چرخش خون در مغز و مقارنه‌ی تاثیرات نماز با تاثیر جایگزین‌های آن در اثر انجام ورزش است به ویژه این که انجام ورزش یکی از وسایل متعارف برای حفظ سلامتی بدن است، در این تحقیق به دست‌آورد پژوهش‌های انجام شده‌ی دیگر در گذشته، تکیه شده. بیشتر این تحقیقات برگرفته از تلاش‌های علمی اندیشمندان جهان غرب می‌باشد به همین دلیل هم می‌توان این پژوهش را، نامه‌ا‌ی سرگشاده‌ به جهان غرب دانست.
این پژوهش به بررسی فایده‌ی فرمان الهی به شروع نماز، در سن کودکی می‌پردازد. آغاز نماز در این سن، باعث می‌شود کودک، نماز را به خوبی به جا آورد و به انجام نماز به شکل صحیح، عادت کند. انجام صحیح حرکات نماز، باعث پدید آمدن بیشترین تاثیرات مطلوب بر بدن خواهد شد.
با توجه به این که مغز یکی از مهم‌ترین اعضای بدن به شمار می‌رود، وظیفه‌ی آن به میزان زیادی به جریان چرخش خون بستگی دارد. جریان چرخه‌ی خون، تغذیه کننده‌ی مغز می‌باشد. چرخه‌ی خون ویژگی‌هایی دارد که همین ویژگی‌ها نشاط و پویایی مغز را تامین می‌کند. یکی از این ویژگی‌ها وجود چرخه‌ی ذخیره‌ای است که در مواقع اضطراری و مورد نیاز، به کار می‌افتد.(1)
همچنین دارای نظامی خودکار برای تنظیم چرخه‌ی خون در مغز می‌باشد که ثبات جریان خون به مغز را در شرایط گوناگون تضمین می‌کند.(2)
بر اساس تحلیل انجام شده در این پژوهش‌ها، مشخص شده که گونه‌های مختلف ورزش به چرخه‌ی خون در مغز آسیب می‌رساند. به عکس نماز که یکی از وظایف دینی اسلامی است، فواید بسیاری در این زمینه دارد. ورزش بدنی از این جهت که خون را به شکل مستقیم از مغز سرقت می‌کند و برای تغذیه‌ی عضلات دیگر به کار می‌گیرد، به چرخه‌ی خون در مغز ضرر می‌زند. این تغذیه‌ی عضلانی به حساب تغذیه‌ی خونی مغز گذاشته می‌شود.(3)
همچنین در نتیجه‌ی سرعت گرفتن عملیات تنفسی در هنگام انجام ورزش، معدل دی‌اکسید‌کربن در خون، پایین می‌آید که پیامد آن، آرام‌تر شدن جریان خون به سمت مغز است، زیرا نسبت دی‌اکسید‌کربن در خون یکی از مهمتر‌ین عوامل جریان خون به سمت مغز به شمار می‌آید.(4)
گزارش‌های علمی فراوانی وجود دارد که حاکی بی‌هوشی ورزشکاران هنگام فعالیت ورزشی یا بلافاصله بعد از ورزش است، در حالی که این بی‌هوشی‌ها هیچ گونه سابقه‌ی بیماری قلبی را به همراه نداشته. این گزارش‌ها نیز آسیب‌رسانی ورزش به فرآیند خون رسانی مغزی را تایید می‌کند.(5)
همچنین گزارش‌های گوناگون دیگری، بیانگر پایین آمدن نیروهای اعتدالی در بسیاری از ورزشکاران می‌باشد که سرزنش بیشتری را نسبت به مساله‌ی ورزش برانگیخته است.(6)
اضافه بر این سکته‌های قلبی متعدد در هنگام ورزش - در ورزشکاران بیمار و ورزشکاران سالم- تایید‌گر نظریه‌ی آثار نامناسب برخی ورزش‌های خشن می‌باشد.(7)
از سوی دیگر به نظر می‌رسد، حرکات نماز بر جریان خون در مغز، تاثیرات مثبت فراوانی داشته باشد. در هنگام سجده با متمایل شدن سر به سمت پایین، جریان خون به سمت مغز افزایش می‌یابد همچنین خم شدن بدن بر روی خود هنگام سجده، به جهت‌گیری خون از اطراف بدن به سمت اعضای درونی و مغز کمک می‌کند.(8) اضافه بر این،هنگام سجده و تمایل سر به سمت پایین، معدل دی‌اکسید‌کربن در خون به شکل فیزیولوژیک افزایش می‌یابد. این حالت در نتیجه‌ی فشار اعضای دستگاه گوارشی بر ریه پدید می‌آید. بالا رفتن نسبت دی‌اکسید‌کربن در خون باعث اضافه شدن جریان خون به سمت مغز خواهد شد.(9)
همچنین خم‌شدن مکرر سر به پایین در هنگام رکوع و سجود؛ سپس بالا آمدن سر هنگام ایستادن و نشستن، کمک می‌کند از نظام خودکار توازن جریان خون به مغز، مراقبت بیشتری شود. مشهور این است که این نظام خودکار اعتدالی، با افزایش سن، فرسوده می‌شود.(10)
نظام خودکار توازن جریان خون در مغز، در هنگام سجده، عکس‌العمل دو گانه‌ای از خود نشان می‌دهد: در ابتدای سجده‌ی، مانع جریان خون اضافه‌ به مغز می‌شود. این حالت باعث آمادگی مغز برای دریافت جریان بیشتر خون می‌شود. جلوگیری ابتدایی از جریان خون به مغز به جریان چرخش احتیاطی خون به مغز، این فرصت را می‌دهد تا برای فعالیت و عملکرد خود آماده شود. در مرحله‌ی بعد، به خون اضافه اجازه داده می‌شود به سمت مغز جریان پیدا کند و سرانجام در جایگاه‌های ذخیره خون توزیع شود. به این صورت، از این کارکرد مهم احتیاطی مراقبت می‌شود. کارکردی که بنابر مشهور با افزایش سن و پیری، تضعیف می‌شود و چه بسا بی‌توجهی و عدم به کارگیری هم در این ضعیف شدن موثر باشد.(11)
این عکس‌العمل دوجانبه‌ی نظام خودکار چرخش خون در مغز، در هنگام سجده، ما را به سمت فهم بهتری از فایده‌ی انجام فرمان الهی در نماز هدایت می‌کند. از نظر فقهی حرکات نماز باید به گونه‌ای با آرامش انجام شود که از انجام این حرکات مطمئن شویم. تنها در این صورت است که فایده‌ی مطلوب حرکات نماز نسبت به چرخش خون در مغز به دست می‌آید. با انجام آرام حرکات نماز به هر یک از عکس‌العمل‌های چرخش خونی فرصت داده‌ایم تا متناسب با هر یک از حرکات نماز، در مجرای صحیح خود قرار بگیرد.
بر اساس توضیحات بالا، روشن می‌شود که نماز در اسلام، تاثیرات روشنی بر جریان خون در مغز دارد، از انجام وظیفه‌ی جایگاه‌های ذخیره‌ی خون در مغز و همچنین از نظام خودکار چرخش خون در مغز محافظت می‌نماید.
این تحقیق مدعی فهم علت وجوب حرکات نماز در اسلام نیست. شاید رسیدن به چنین فهمی برای هیچ‌کس عملی نباشد ولی در عین حال تلاش دارد برخی تاثیرات ناشناخته‌ی نماز بر چرخش خون در مغز را ملموس نماید. بر اساس گفته‌های بالا، می‌توان نتیجه گرفت چند لحظه سجده در بارگاه الهی می‌تواند بسیاری از آثار مضر فعالیت‌های روزانه و ورزش را بر چرخش خون در مغز، از بین ببرد و از انواع تمرین های مختلف ورزشی بی نیاز سازد.
علی رغم بیان این فواید روشن، این تاثیر، تنها فایده‌ی جسمی نماز نیست، چه این که اگر تمام فواید جسمی نماز را هم در نظر بگیریم، این فواید برترین فایده‌ی نماز نخواهد بود. در حقیقت فواید معنوی نماز را باید بزرگترین نوآوری این واجب الهی دانست.
در پایان لازم به تذکر است که هدف این پژوهش، تشویق به ترک ورزش نیست؛ بلکه در دوره‌ا‌ی که اشتیاق به پزشکی جایگزین و درمان‌های طبیعی در حال رشد است، نگا‌ه‌ها را به توجهی جدی‌تر به سوی اسلام و رسالت بزرگ آسمانی آن فرامی‌خواند، اسلامی که تمامی فرمان‌هایش به مصلحت انسان است.
 

 

فهرست منابع:
1. Abe H, Iwami Y, Nakashima Y, Kohshi K, Kuriowa A. Exercise – induced neurally mediated syncope. JHear J 1997 Jul ; 38(4) : 535 – 9.
2. Bakhur VT , Bondar’ AM , Chekler LA. Peculiar abdominal “steal” syndrome of the cerebral circulation. Zh Neuropatol Psikhiatr Im SS Korsakova 1980 ; 80 (7): 1003 – 5. Russian
3. Calkins H , Seifert M , Morady F. Clinical presentation and long-term follow-up of athletes with exercise – induced vasodeppressor syncope. Am Heart J 1995 Jun ; 129(6) : 1159-64.
4. Duarte J , Markus H, Harrison MJ. Changes in cerebral blood flow as monitored by transcranial Doppler during voluntary hyperventilation and their effect on the electroencephalogram. J Neuroimaging 1995 Oct ; 5(4) : 209-11.
5. Fortune JB , Feustel PJ , de Luna C , Graca L , Hasselbarth J, Kupinski AM. Cerebral blood flow and blood volume in response to O2 and CO2 changes in normal humans. J Trauma 1995 Sep ; 39(3) : 463-71.
6. Grubb BP , Temesy-Armos PN , Samoil D , Wolfe DA , Hahn H , Elliot L. Tilt table testing in the evaluation and management of athletes with recurrent exercise - induced syncope. Med Sci Sports Exerc 1993 Jan ; 25(1) 24-8
7. Guyton AC, Hall JE. Text book of medical physiology. W B Saunders Company. 1996 ; 9th Ed. : 785.
8. Hata K , Hata T , Miyazaki K , Kunishi H , Masuda J. Effect of regular aerobic exercise on cerebrovascular tone in young women. J Ultrasound Med 1998 Feb ; 17(2) : 133-6.
9. Heckmann JG , Hilz MJ , Hagler H, Muck-Weymann M , Neundorfer B. Transcranial Doppler snography during acute 80 degrees head-down tilt (HDT) for the assessment of cerebral autoregulation in humans. Neurol Res 1999 Jul ; 21(5) : 457-62.
10. Hellstrom G , Fisher-Colbrie W , Wahlgren NG , Jogestrand T. Carotid artery blood flow and middle cerebral artery blood flow velocity during physical exercise. J Appl Physiol 1996 Jul; 8(1) : 413-8.
11. Huang Y , Gao S , Wang B , Li S. The evaluation of the intra- and extra-cranial circulation in subclavian steal syndrome. Chin Med J (Engl) 1997 Apr ; 110(4) : 286-8.
12. Hughson RL, Edwards MR , O’Leary DD , Shoemaker JK. Critical analysis of cerebrovascular autoregulation during repeated head-up tilt. Stroke 2001 Oct ;32(10) : 2403-8.
13. Katzel LI , Sorkin JD , Goldberg AP. Exercise – induced silent myocardial ischaemia and future cardiac events in healthy, sedentary middle aged and older. J Am Geriatr Soc 1999 Aug ; 47(8) : 923-9.
14. Kosinski D , Grubb BP , Karas BJ , Frederick S. Exercise – induced neurocadiogenic syncope: clinical data, patho-physiological aspects, and potential role of tilt table testing. Eurospace 2000 Jan ; 2(1) : 77-82.
15. Lecomte J. Physiopathology of cerebral circulation. Rev Med Liege. 1974 Sep ; 29(17) : 495-500.
16. Lee TC , Fitzgerald DE , O’Regan M , O’Brien M. Mean flow velocity

 

http://www.articles.ir/article2434.aspx

 



  • کلمات کلیدی :
  • 87/10/19 :: 8:50 عصر

    دلائل لزوم دین و فواید آن
    143
     

    پرسش «جایگاه دین در عرصه زندگى» هم از سوى افرادى مطرح مى شود که به مبدء و معاد عقیده ندارند، هم توسط کسانى که به خدا و معاد ایمان دارند.

    دیدگاه ها درباره نیاز به دین

    دین شناسان وجود دین را در تفسیر زندگى، هدایت و تأمین سعادت دنیا و آخرت ضرورى دانسته اند. البته این دسته در خصوص گستره حداقلى و حداکثرى دین اختلاف نظر دارند.
    براى بیان نقش دین در زندگى ضرورى است برخى از دلائل لزوم دین و فواید آن بیان شود. بیان فواید و لزوم دین هم بطلان مبناى مخالفان ضرورت دین را اثبات مى کند و هم نیاز انسان به دین را ضرورى مى نماید.برخی از این دلایل و فواید عبارتند از:

    1- رشد عقلى:

    عقل براى هدایت و تأمین سعادت انسان کافى نیست، بلکه عقل جهت رشد و شناخت برخى از واقعیات، نیاز به دین دارد، زیرا عقل در شناخت برخى از مسایل عاجز است و در تشخیص حق و باطل دچار مشکل مى شود. دین است که در برخى موارد زمینه هاى حکم عقل را فراهم مى نماید و آن را در تفسیر زندگى، شناخت جهان و شناخت مبدأ و معاد کمک مى کند. بر اساس نیاز عقل به دین است که یکى از فلسفه هاى بعثت پیامبران «رشد عقلانى» بیان شده است. امام على(ع) فرمود: «خداوند رسولانش را فرستاد... تا گنجینه هاى عقل را آشکار سازند...».( اصول کافى، ج 1، ص 16) . استاد آیت اللَّه جوادى آملى مى نویسد: «... مثلاً عقل انسان، بعضى از صفات جزئیه خداوند، مانند سمع و بصر و کلام الهى و همچنین حقیقت معاد و چگونگى آن و احکام الهى را کاملاً درک نمى کند و باید آن ها را از نقل (حدیث) استفاده کند...» ( انتظار بشر از دین ، ص 40).

    2- تشریع قانون:

    اندیشمندان باور دارند که انسان ها مدنى بوده و نیاز به زندگى دسته جمعى دارند تا نیازهاى خویش را با تعامل تأمین کنند. اولین مؤلفه زندگى دسته جمعى، وجود قانون و اجراى آن است؛ زیرا بدون قانون نمى توان امنیت و عدالت را برقرار کرد و از حقوق مردم دفاع نمود.طرفداران دین باور دارند که عقل و علم به تنهایى قادر نیستند که همه مصالح و مفاسد انسان ها را درک کردهو بر اساس آن قانون وضع کند: «ما نباید فراموش کنیم که معلومات و ادراکات عقلى ما بر آنچه که نمى دانیم، قطره اى در مقابل یک اقیانوس عظیم است، و این حقیقتى است که همه دانشمندان اعم از مادى و غیر مادى به آن معترفند...» ( پیام قرآن، ج 7، ص 51).محدودیت عقل انسان از یک سو و نیاز انسان به قانون از جانب دیگر این امر را ضرورى مى نماید که خداوند هم باید قانون جعل کند و هم براى اجراى قانون پیامبران را ارسال نماید تا آن ها با اجراى قانون، ارتباط انسان ها با خدا را بر قرار نمایند و سعادت آنان را تأمین کنند. این قوانین همان دین است که مجریان آن پیامبران هستند. در تعریف دین گفته شده است: «مراد از دین مکتبى است که از مجموعه عقاید اخلاق و قوانین و مقررات اجرایى تشکیل شده و هدف آن راهنمایى انسان براى سعادتمندى است» ( انتظار بشر از دین ، ص 24). امام صادق(ع) در خصوص فلسفه بعثت پیامبران فرمود: «...هنگامى که ثابت کردیم خالق و آفریدگارى داریم و آن آفریدگار هرگز به چشم دیده نمى شود و قابل لمس نیست تا بندگانش با او تماس مستقیم داشته باشند، ثابت مى شود که او سفیرانى میان بندگانش دارد که دستورهاى او را به آن ها مى رسانند و آن ها را به آنچه مصالح و منافع شان در آن است و مایه بقاى آن ها، و ترک آن مایه فناى آنان مى شود، رهنمون مى شوند».( کافى، ج 1، ص 168).

    3- اخلاق و تربیت:

    در حوزه اخلاق و تربیت نیز انسان ها به دین نیاز دارند، زیرا عقل و دانش انسان در رشد فضایل اخلاقى و تفسیر و شناخت مفاهیم آن عاجز است؛ از این رو امروزه این لغزش به وجود آمده است که ارزش هاى اخلاقى و کرامت انسانى، در لذت دنیوى، قدرت گرایى و ثروت ظهور مى کند (زین العابدین قربانى، اخلاق و تعلیم، ص 34 به بعد) . در مکاتب اخلاقى به وجود آمده، هر کدام خوشبختى انسان را در یک چیز دانسته اند: یکى در لذّت گرایى، دیگرى در ترک لذّت، یکى در سود خواهى و دیگرى در قدرت طلبى، که «نیچه» فیلسوف آلمانى، خوشبختى انسان را در رسیدن به قدرت هر چه بیشتر مى داند، حتى با از بین بردن انسان ها. و این نشان از سردرگمى عقل در شناخت راه سعادت و نجات بشرى است. و براى نجات بشریت و پیمودن راه سعادت باید از دین کمک گرفت، دینى که توسط رسولان الهى براى ما انسان ها آورده شده است. و به همین جهت پیامبر(ص) فرمود: «انّى بعثت لأتمّم مکارم الاخلاق؛( پیام قرآن، ج 7، ص 28 - 29) به درستى که مبعوث شدم براى کامل کردن اخلاق».این حدیث بیانگر آن است که عقل به تنهایى براى کسب فضایل و مفاهیم اخلاقى کافى نیست، بلکه براى تشکیل جامعه آرمانى نیاز به مکمّل دارد که آموزه هاى اخلاقى است. شاید بر همین اساس باشد که یکى از فلسفه هاى بعثت پیامبر(ص) تعلیم و تربیت بیان شده است. دین نه تنها در تعریف و ارائه مفاهیم اخلاقى نقش دارد، بلکه پشتوانه مهم اجراى بایدها و نبایدهاى اخلاقى است. عقل انسان ها نمى تواند هواهاى نفسانى را مغلوب کند، بلکه در تضاد این دو (عقل و شهوت) پیروز میدان نفس اماره است.

    شاید انسان ها خوب و بد و راه خوشبختى را بشناسند، اما انگیره و عاملى که بتواند آن ها را به انجام برساند، نبوده یا ضعیف است.بنابراین، دین با ایجاد ایمان و باور به خداوند و رستاخیز و حسابرسى قیامت و بیان ارزش هاى الهى و انسان، پشتوانه بسیار محکمى براى اخلاق انسانى است که براى اجراى مفاهیم اخلاقى نیاز به تشویق است؛ از این رو پیامبران الهى معلمان جامعه خوانده شده اند و مردم، دانش آموزانى که پیامبران با بهره گیرى از دو عنصر «بشارت و انذار» به هدایت آنان مى پردازند. بر اساس نقش دین در زندگى و پرورش اخلاق است که برخى از اندیشمندان غیر مسلمان نیز بر ضرورت دین تأکید کرده اند.«تولستوى» مى گوید: ایمان آن چیزى است که آدمى با آن زندگى مى کند ( انتظار بشر از دین، ص 37) و دنیا بدون دین زندان است. استاد شهید مطهرى در خصوص نقش دین مى نویسد: «اولین اثر ایمان این است که پشتوانه اخلاق است. خواجه نصیر طوسى و بوعلى سینا نیز عقیده دارند که براى ایجاد مدینه فاضله و جامعه سعادتمند به دین و آموزه هاى آن نیاز است ( جامعه شناسى دین، ص 179). به طور مثال در مورد حرمت هم جنس بازی در اسلام ،حضرت رضا(علیه السلام) قطع روابط جنسى با جنس مؤنث و در نهایت منقرض شدن نسل بشر از زمین را حکمت حرمت هم جنس بازى معرفى مى کند.

    نظام خانواده از نظر شارع مقدس، از اهمیّت خاصّى برخوردار است؛ به همین دلیل و نیز کارکردهاى منفى زنا، از جمله انقطاع نسل و نسب، نفى خویشاوندى و قرابت، زوال حقوق نسبى و سببى، سرگردانى و حیرانى کودکان و شانه خالى کردن از تربیت آن ها، قتل و آدم کشى، بحران احترام و منزلت اجتماعى براى فرزندان زنازاده و...؛ شارع مقدس حکم به حرمت زنا داده است و بر این اساس، هم جنس بازى و آمیزش جنسى با حیوانات نیز ممنوع گشته است؛ بنا بر این براى حفظ جامعه و زدودن بحران هاى فوق، شارع مقدس براى آمیزش هاى ممنوع، مجازات هاى سنگین قرار داده است؛ البتّه براى جرم شناسى و اثبات جرم نیز شرایط سختى از جمله شهادت چهار عادل را شرط نموده است.

    4- راهنمایى به زندگى با آرامش:

    انسان داراى دو بُعد مادى و معنوى است که پرورش و هدایت هر دو نیاز به راهنمایى دارند. عقل و علم در پرورش بُعد مادى تا اندازه اى موفق بوده اند، ولى تقویت و پرورش بُعد معنوى، نیاز به راهنماى دیگر دارد که دین است. دین در ایجاد آرامش (که یکى از نیازهاى روحى انسان است) نقش بنیادى دارد، زیرا دین با راهنمایى خود زندگى انسان را هدفمند نموده و زمینه هایى را فراهم مى کند که انسان به مبدأ و معاد اعتقاد پیدا کند. اعتقاد به مبدأ و معاد سختى ها و مشکلات زندگى را معنا دار نموده و به انسان آرامش مى دهد. یکى از نویسندگان در این خصوص مى نویسد: «دین، اطلاعاتى را در اختیار انسان مى نهد تا زندگى براى او در مجموعه هستى، میسّر و مطبوع شود. به تعبیر دیگر: بین آدمى و جهان و زندگى و خویشتن او آشتى بر قرار گردد و همه چیز را به دید مثبت بنگرد. دکتر «بیل» در پیامى به جهانیان، آنان را به داشتن قدرت مثبت نگریستن فراخوانده و گفته است: با اطمینان به نفس، شور و حرارت، نگرش مثبت و کمک پروردگار مى توانى مشکلات شخصى خویش را حل کنى...» ( انتظار بشر از دین، ص 46-45) .

     

    قرآن کریم نیز یکى از پیام هاى دین را آرامش روانى مى داند: «ألا بذکراللَّه تطمئنّ القلوب».( آل عمران آیه 64) . حق تعالى در آیه ى 21 سوره ى روم در مورد ازدواج مى فرماید: ( مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ).اسلام، به عنوان دین فطرى، به تمام نیازهاى فطرى انسان توجه نموده و هنجارها و احکام قابل توجهى را وضع نموده است. ازدواج فیزیکى از این هنجارهاى فطرى به شمار مى رود که در جهت تأمین نیازهاى جنسى و عاطفى، کنترل و نظام بخشیدن به رفتارهاى جنسى، تولید مثل و استمرار بخشیدن به اجتماع بشرى، فرزندزایى، سکینه و آرامش و... بسیار مؤثر است. ازدواج در اسلام، هنجارها و احکام متعددى دارد که جملگى داراى کارکردهاى مثبت و آشکارند؛ براى نمونه خواستگارى از ناحیه ى مرد با عنصر عفت و پاکدامنى و رعایت حیا و عزت و سربلندى و فراهم آمدن شرایط و تأمین امتیاز زنان هماهنگى دارد و هم چنین کارکرد اذن ولى در ازدواج دختر، این است که به تعبیر استاد مطهرى، زن اسیر محبّت، و مرد بنده ى شهوت است؛ بنا بر این، زن با زمزمه هاى محبّت مردان به سرعت متأثر مى شود؛ پس بر دخترِ مردْ نا آزموده، لازم است که با پدرش ـ که از احساسات مردان بهتر آگاه است و سعادت و خیر دختر را مى خواهد ـ مشورت کند؛ علاوه بر این که پدر با موافقتش خود را مسئول ازدواج دخترش مى داند و در مراحل مختلف زندگى همیار و همدم او خواهد بود و کارکرد ازدواج کفو با کفو که به شدت مورد تأکید اسلام قرار گرفته، با توجه به نقش اشتراک فکرى و اخلاقى در استمرار زندگى، روشن مى گردد و حرمت ازدواج با کفّار نیز از این منشأ سر چشمه گرفته است. امّا در زمینه ى کارکرد تعدد زوجات باید توجه داشت که اصل اولى در مسئله ى ازدواج تک همسرى است؛ ولى آن گاه که در یک جامعه، در اثر جنگ هاى زیاد یا به علل دیگر، مردان زیادى از بین روند و زنان بى سرپرست فراوانى باقى بمانند، در آن صورت وحدت زوجه باعث ضایع شدن حقّ تأهل براى زنان بى سرپرست و فساد اجتماعى آن ها مى گردد.

    5- معنا بخشى به زندگى:

    یکى از فواید دین در معنا بخشیدن به زندگى ظهور مى کند. این پرسش ها، پرسش هاى مهم همه انسان ها هستند: از کجا آمده ام، براى چه آمده ام، به کجا خواهم رفت؟واقعیت آن است که عقل به این پرسش ها جواب قابل قبول ارائه نکرده، از این رو هنوز این پرسش ها وجود داشته و بشر از شناخت معناى زندگى عاجز است. یکى از فواید دین این است که با طرح مبدأ و معاد و فلسفه آفرینش انسان به زندگى معنا بخشید؛ از این رو برخى از جامعه شناسان در تحلیل دین مى گویند: «جوهر دین را باید در این واقعیت جستجو کرد که دین در واقع، واکنشى در برابر تهدید به بى معنایى در زندگى بشرى، کوششى براى نگریستن به جهان، به صورت یک واقعیت معنا دار است».( روم آیه 25) یکى از نویسندگان مى نویسد: «شاید این فایده دین معنا بخشیدن به زندگى، از مهم ترین فواید دین باشد، زیرا زمانى زندگى براى انسان معنا دارد که بداند هدف و معناى آن چیست و براى چه آفریده شده است. در واقع اگر معناى زندگى را در جهت تأمین جاودانگى و ابدیت انسان تبیین کنیم، به یکى از عظیم ترین و اصلى ترین فواید دین دست یافته ایم، از این رو گفته اند: «سرّ حاجت انسان به دین، جاودانه بودن و زندگى اُخروى است و اگر جاودانگى مطرح نباشد، زندگى لغو (و بیهوده) خواهد بود».(حدید آیه 25).

    6- برقرارى قسط و عدل:

    تاریخ انسان ها چالش و اختلافات و ظلم هایى را شاهد بوده، و این در حالى است که بشر از عقل و دانش برخوردار مى باشد. و عقل در چالش زدایى و ایجاد زندگى مسالمت امیز موفق نبوده؛ همچنین عقل در تعریف صلح و تبیین شرایط و عوامل برقرارى عدالت نیز دچار مشکل شده است و عامل بازدارنده در برابر ظالمان به حساب نمى آید.دین نخست ظلم، عدل و صلح را تعریف نموده، مردم را به ظلم ستیزى و حمایت از مظلومان سفارش کرده؛ از این رو پیامبران الهى در طول تاریخ با عدالت ستیزان مبارزه نموده و تاریخ شاهد درگیرى حق و باطل بوده است. از سوى دیگر دین همگان را به صلح سفارش نموده و شرایط صلح را بیان کرده است، افزون بر این که اسلام جهاد در راه عدل را لازم دانسته و همه پیروان ادیان الهى را به همگرایى و گفتگو فراخوانده است. یکى از فلسفه بعثت انبیا آزادى انسان ها از اسارت و ظلم پذیرى و برپایى قسط و عدل بیان شده است: «لقد أرسلنا رُسُلَنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط؛ همانا ما پیامبران خود را با ادله و معجزات (به خلق) فرستادیم و برایشان کتاب و میزان عدل نازل کریم تا مردم به راستى و عدالت گرایند». و این همان نقش دین در زندگى است.
    خداوند متعال در آیه ى 7 سوره ى حشر در مورد کارکرد فىء مى فرماید:(ما أَفاءَ اللّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ کَیْ لا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ). در این آیه، بر قرارى عدالت و ایجاد تعدیل اقتصادى در بین مسلمین، به عنوان کارکرد فىء معرفى شده است؛ زیرا خداوند تبارک و تعالى اظهار مى دارد که عملیات فىء، منشأ گردش عمومى پول و ثروت و حذف انحصار مال از دست توان گران مى گردد و با توزیع عادلانه، فاصله ى طبقاتى میان مسلمین از بین مى رود.


    در مورد روزه نیز همین بحث مطرح است. استاد مطهرى علاوه بر جنبه ى عبادى روزه، در بیان آثار اجتماعى آن مى نویسد: « اساساً یک فلسفه ى روزه این است که انسان را از ناز پروردگى خارج مى کند.... ببینید در ماه رمضان چاقو کشى، آدم کشى، خراب کارى، قمار بازى چه قدر کمتر مى شود ». هشام بن حکم از حضرت صادق(علیه السلام)در باره ى علت روزه سؤال نمود و امام فرمودند: علت روزه آن است که غنى و فقیر مساوى گردند؛ زیرا غنى هیچ گاه گرسنگى را ندیده است تا به فقیر رحم کند؛ چون غنى هر چه را بخواهد مى تواند فراهم نماید. به همین جهت خداوند اراده فرمود که بین خلقش تساوى بر قرار کند و غنى را هم طعم گرسنگى بچشاند تا از این طریق اغنیا قلبشان نرم گردد و بر فقرا و گرسنگان ترحم کنند ».



  • کلمات کلیدی :
  • 87/10/19 :: 9:30 صبح

    پیشگویى وقایع آخرالزمان از زبان امام علی(ع)www.miadgah.org

     

    حضرت على (علیه السلام ) در بعضى اوقات از مصائب و گرفتاریهاى آیندگان خبر مى داد و راه درمان ابتلائات آنها را گوشزد مى کرد.
    على (علیه السلام ) فرمود: زمانى بر مردم خواهد آمد که چند گناه بزرگ و عمل زشت در بین آنها پدید مى آید.
    1- کارهاى زشت آشکار مى گردد و معمولى مى شود.
    2- پرده هاى عفت و شرم پاره مى گردد.
    3- زنا کارى و تجاوزهاى ناموسى علنى مى شود
    4- مالهاى یتیمان را حلال مى شمارند و مى خورند.
    5- ربا خوارى شیوع پیدا مى کند.
    6- در کیلو و وزنها، کم و کاست مى کنند.
    7- شراب را به اسم نبید حلال شمرده و مى خورند.
    8- رشوه را به عنوان هدیه و شیرینى مى گیرند.
    9- به نام امانت دارى خیانت مى نمایند.
    10- مردها خود را به شکل زنان و زنان خویش را به صورت مردها در مى آورند.
    11- به احکام و دستورات نماز بى اعتنائى مى کنند.
    12- حج خانه خدا را براى غیر خدا (براى ریا و یا تجارت ) بجا مى آورند.
    سپس ادامه داد: کیفر این زشتى ها این است که خداوند آنها را از فیوضات خود محروم مى کند، تا جائى که ماه (شوال ) براى آنها مخفى مى شود بطورى که گاهى دو شبه دیده مى شود (که معلوم مى شود روز عید فطر را به عنوان ماه رمضان روزه گرفتهاند با اینکه روزه آن حرام بوده است ) و زمانى شب اول رمضان مخفى مى شود، که دو روز آن را روزه نگرفته و به عنوان آخر ماه شعبان مى خورند و روز عید فطر را به خیال آخر ماه رمضان روزه مى گیرند. در این وقت باید ترسید از اینکه خداوند بطور ناگهانى آنها را کیفر کند (مانند زلزله و طوفان و سیل ).
    چرا که به دنبال آن کارها، بلاها مردم را فرا مى گیرد، تا جائى که کسانى صبح سالم هستند ولى شب در دل خاک و قبر آرمیده اند و گاهى شب سالمند و بامدادان جزء مردگان هستند.
    وقتى چنین روزگارى پیش آمد، لازم است انسان همیشه وصیت کرده باشد که مبادا بلائى بر او فرود آمده و بدون وصیت بمیرد و واجب است نماز را در اول وقت آن بخواند چون ممکن است تا آخر وقت زنده نباشد.
    هر یک از شما آن زمان را درک کرد بدون وضو نخوابد و اگر برایش امکان دارد همیشه با وضو باشد چه ترس آن است که مرگ ناگهانى برسد، لذا خوب است با وضو باشد که روح وى با طهارت خدا را ملاقات نماید.
    من شما را ترساندم اگر بترسید و آگاه نمودم ، اگر آگاه گردید و شما را پند دادم چنانچه پند گیرید پس در پنهانى و آشکار، از خدا بترسید و نباید کسى از شما بمیرد، مگر اینکه مسلمان باشد، زیرا هر کس به جز اسلام آئینى داشته باشد از او پذیرفته نیست و در آخرت زیان کار است

     

    فارغ از هر دو جهانم به گل روى على

    از خم دوست جوانم به خم موى على



  • کلمات کلیدی :
  • 87/10/18 :: 8:2 عصر

    salaam6.gif



    شام غریبانست امشب


    اى قوم، در این عزا بگریید

    بر کشته کربلا بگریید

    با این دل مرده خنده تاچند

    امروز در این عزا بگریید

    فرزند رسول را بکشتند

    از بهر خداى را بگریید

    از خون‏جگر سرشک سازید

    بهر دل مصطفى بگریید

    وز معدن دل به اشک چون در

    بر گوهر مرتضابگریید

    با نعمت عافیت‏به صد چشم

    بر اهل چنین بلا بگریید

    دل خسته ماتم حسینید

    اى‏خسته‏دلان هلا بگریید

    در ماتم او خمش مباشید

    یا نعره زنید یا بگریید

    تا روح که متصل‏به جسم است

    از تن نشود جدا بگریید

    در گریه سخن نکو نیاید

    من مى‏گویم، شما بگریید

    بر دنیاى کم بقا بخندید

    بر عالم پر عنا بگریید

    بسیار در او نمى‏توان بود

    بر اندکى‏بقا بگریید

    بر جور و جفاى آن جماعت

    یکدم ز سر صفا بگریید

    اشک از پى چیست؟تابریزید

    چشم از پى چیست؟ تا بگریید

    در گریه به صد زبان بنالید

    در پرده به صد نوابگریید

    نسیان گنه صواب نبود

    کردید بسى خطا، بگریید

    وز بهر نزول غیث رحمت

    چون ابر،گه دعا بگریید
    [shame+ghariban+2.JPG]



  • کلمات کلیدی :
  • 87/10/17 :: 2:44 عصر

    دلایل محکم برای اینکه به مرد بودن خود افتخار کنید:

     

    1-     همیشه از نام خانوادگی شما استفاده می‌شود.

    2-   مدت زمان مکالمه‌ی تلفنی شما حداکثر30 ثانیه است.

    3-   برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید.

    4-    در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز می‌کنید.

    5-   دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند.

    6-   جنسیت شما در موقع مصاحبه‌ی استخدام مطرح نیست.

    7-   لازم نیست کیفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبالتان بکشید.

    8-    ظرف مدت 10دقیقه می‌توانید حمام کنید و برای رفتن به مهمانی آماده شوید.

    9-   همکارانتان نمی‌توانند اشک شما را در بیاورند.

    10-   اگر در 34 سالگی هنوز مجردید، احدی به شما ایراد نمی‌گیرد.

    11-    رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبیعی است.

    12-  با یک دسته گل می‌توانید بسیاری از مشکلات احتمالی را حل کنید.

    13-  وقتی مهمان به خانه‌ی شما می‌آید لازم نیست اتاق را مرتب کنید.

    14-  بدون هدیه می‌توانید به دیدن تمام اقوام و دوستانتان بروید.

    15- می‌توانید آرزوی هر پست ومقامی را داشته باشید.

    16-  حداقل بیست راه برای بازکردن در هر بطری نوشابه‌ی داخلی یا خارجی بلد هستید.

    17-  ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشید.

    18-  ... و بالاخره روزی یک پیرمرد موفق خواهید شد.

     

     

     

    و حالا 28 دلیل بسیار محکم برای اینکه به زن بودن خود افتخار کنید:

     

    1-     نام هر گل و زیبایی در طبیعت است را روی شما می‌گذارند.

    2-    هنگامی که رنگ پریده یا بیمار هستید با کمی وسایل آرایش می‌توانید خود را زیباتر کنید و هیچ کس هم از شما ایرادنمی‌گیرد (کاری که بسیاری از آقایان مد روز یواشکی انجام می‌دهند).

    3-   تمام شاعران ایران زمین در وصف گل روی شما هزاران شعر گفته و خط و خال و چشم و ابروی شما را ستوده اند.

    4-   مجبور نیستید سر کار بروید و پول یک ماه کار و تلاشتان را برنج و گوشت و نخود و لوبیا بخرید.

    5-    به راحتی و با اعتماد به نفس هر وقت که لازم بود گریه می کنید و غم و غصه هایتان را در دل جمع نمی کنید تا سکته کنید.

    6-    عمرتان بسیار طولانی است.

    7-   آنقدر حرف برای گفتن دارید که هرگز کم نمی‌آورید.

    8-   همیشه یک عالمه دوست و رفیق ناب دارید و کمتر گرفتار رفیق ناباب می شوید.

    9-   هرگز در حمام خود را گربه شور نمی کنید.

    10-   بزرگ شده اید و کمتر برای طرفداری از تیم قرمز و آبی یا این حزب و آن حزب جلز و ولز کرده و کرکری می خوانید.

    11-    ریش و سبیل ندارید که موقع آب خوردن قبل از خودتان سبیلتان آب بنوشد.

    12-  عشق و هنر ابداع شماست.

    13-  همیشه جوان تر از سنتان هستید و هیچ کس نمی داند شما چند ساله اید.

    14-  از سن 9سالگی به بلوغ عقلی و جسمی می‌رسید و حالاحالاها بایدبدوند تا به پای شما برسند!.

    15- بهشت زیر پای شماست.

    16-  اگر موهایتان مرتب نبود یا وقت برای مرتب کردنشان نداشتید، با سرکردن یک روسری قضیه حل است.

    17-  همیشه در کیفتان آینه دارید و موقعی که در سلف سرویس دانشگاه قورمه سبزی می‌خورید یک دانه لوبیا لابه لای سبیلتان جا خوش نمی کند.

    18-  همیشه تمیز ونظیف و خوشبو هستید.

    19-  به وزنتان اهمیت می دهید و شکمتان جلوتر از خودتان وارد اتاق نمی شود.

    20- همیشه مقداری پول برای روز مبادا دارید که جز خودتان هیچ کس از جای آن خبر ندارد.

    21-  مجبور نیستید از این خانه به آن خانه بروید و خواستگاری کنید، مثل خانمها در خانه می‌نشینید تا دیگران با کلی منت و خواهش و التماس و گل و هدیه!!! از شما اجازه ی حضور بگیرند.

    22- می‌توانید موهایتان را بلند یا کوتاه کنید و هر نوع لباسی که دوست داشتید بپوشید از شلوار تا دامن... و هرنوع کفشی را بپسندید به پا کنید از اسپرت تا پاشنه سه سانتی و بالاتر.

    23- مجبورنیستیدبارهای سنگین را جابه جا کنید یا تن به مشاغل سخت و پایین بدهید چراکه شما یک خانم هستید!.

    24- حق تقدم با شماست.

    25- مرد از دامن شما به معراج می رود.

    26- هرگز از فرط خشم نعره نمی کشید و از فرط حسادت کبود نشده و خون راه نمی اندازید.

    27- نیم بیشتر صندلی های دانشگاه ها را شما تصاحب کرده اید.

    28- ضعیف کش نیستید و دق و دلی رئیس اداره تان را در خانه خالی نمی کنید.

    ... و اگر خوب فکر کنید می بینید که صدها دلیل محکم دیگر وجود دارد که شما به زن بودن خود افتخار کنید



  • کلمات کلیدی :
  • <   <<   16   17   18   19   20   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ


    منوى اصلى

    خانه v
    شناسنامه v
    پارسی بلاگv
    پست الکترونیک v
     RSS v
     Atom v

    درباره خودم

    لوگوى وبلاگ

    ndayeeshgh

    پیوندهای روزانه

    template designed by target=_blank>Rofouzeh