تبسم - ndayeeshgh
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ndayeeshgh


لینک دوستان

صدف جان صدف عزیزم چشم انتظارتم برگرد
صدفی برای مروارید
منتظران دل شکسته
هر چی بخوای داریم
ترفند،نرم افزار،آموزش و....
::::: نـو ر و ز :::::
در سایه سار وحدت
صبور: بچه قمی اینجا هس ؟
یا ضامن آهو
diplomacy
shima love

لوگوی دوستان























تعداد بازدید

v امروز : 33 بازدید

v دیروز : 9 بازدید

v کل بازدیدها : 170016 بازدید

آهنگ وبلاگ

87/8/16 :: 12:37 صبح

خودم رو گم کردم . امام زمانم رو گم کردم . شاید خدا رو هم گم کردم ؛ چه کار کنم ؟
دارم روز به روز بدترمیشم دارم از خدا بیشتر فاصله میگیرم؟

قسم به شکافنده دانه

جواب : قسم به شکافنده دانه !

تو جهنمی که خودمون برا خودمون درست کردیم ، تو دنیای پرگناهی که مسببش خودمون هستیم

این حاله سیاه گناه به دور دل و جان به سختی سنگ شده!

ولی ما خدایی هم داریم !

 همان شکافنده دانه ! در این همه شدائد و سختی و منجلاب گناه بزرگترین و آشکارترین قدرت الهی  دادن حال توبه به بنده هاش که دوست نداره در این منجلاب غرق بشن .
الحق و الانصاف
خدا ؛خدای خوبیه !
ما بنده های ناشکری هستیم !

وقتی دل سخت شد چشم گوش بسته میشه هم جسمن و هم باطنن .

این سختی و بسته بودن به تشبیه، مثل سختیه دانه می مونه ! حال شکافنده دانه کیه؟

فهمیدن این که در راه دورشدن از خدا هستیم هم خود نعمته ! و نشانه قدرت پروردگار متعال.

بعد فهمیدن این نعمت باید از خدا خواست برای یاری نمودن . و  همت نمودن در راه حق تعالی برای تقرب جویی
(راه های تقرب جویی :ترس از خدا و *تقوا پیشه گرفتن  )

بفهمیم که امام زمان رو گم کردیم هم یک نعمته !

نعمته، به خاطر اینکه فهمیدیم که امام زمانی هم داریم ! غریب زمانی هم داریم!امام زنده ای هم داریم !

 نتیجه این میشه که غیبت حضرت رو درک کردیم ! به حدیث خیلی دقت کنید حضرت برای ما سخن گفته !

زراره گوید:
 به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم اگر زمان غیبت فرزندت مهدی (علیه السلام) را درک کردم چه کنم؟
فرمود: این دعا را زیاد بخوان;


«اللّهم عرّفنی نفسک، فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم اعرف رسولک، 
 
«خدایا خودت را به من بشناسان که اگر تو خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نتوانم شناخت.

اللّهم عرّفنی رسولک فانّک إن لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک


خدایا پیامبرت را به من بشناسان که اگر تو پیامبرت را به من نشناسانی، حجّتت را نتوانم شناخت.

اللّهم عرّفنی حجّتک فانّک إن لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی». .

خدایا حجت خود را به من بشناسان که اگر تو حجّتت را به من نشناسانی از دینم گمراه خواهم شد.»

حالا اگه با همه این فهمیدن ها که نتیجه لطف و عنایت خداوند به بنده اش هست!!!
اگراز خدا نخواستیم ?به این درد دچار میشیم "ضللت عن دینی" از دین گمراه میشیم و از خدا دور میشیم !

و مصداق این حدیث برا احوالمون صدق پیدا میکنه !

حضرت رسول اکرم (ص):

«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمامَ زَمانِهِ ماتَ میتَة جاهِلِیَّة»
هرکسی که بمیرد، و امام زمان خودش را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.


برای رسیدن به کمال معرفت(راه نجات) :
نیت خالصانه فقط برای رضای خدا و طلب معرفت نمودن (خواستن) است و عهد بستن !

* پ . ن :
معنای ساده تقوا : "انجام واجبات وترک محرمات" 

ادامه دارد ...

قسم به شکافنده دانه


********************************
یا اباعبدالله دلتنگتم آقاجان!
******************************
طرح ختم صلوات از میلاد امام زمان (عج) الی شهادت امام حسین (علیه السلام)
در
ایستگاه صلواتی،صلوات

http://www.salawatlink.blogfa.com

التماس التماس التماس دعا برای فرج آقا امام زمان روحی و ارواحنا فداه

برای شادی روح امام شهدا و شهدا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

اللهم عجل لولیک الفرج



  • کلمات کلیدی :
  • 87/8/16 :: 12:33 صبح


    طرح ختم صلوات از میلاد امام زمان (عج) الی شهادت امام حسین (علیه السلام)
    در
    ایستگاه صلواتی،صلوات

    http://www.salawatlink.blogfa.com

    التماس التماس التماس دعا برای فرج آقا امام زمان روحی و ارواحنا فداه

    برای شادی روح امام شهدا و شهدا
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

    اللهم عجل لولیک الفرج



  • کلمات کلیدی :
  • 87/8/13 :: 8:44 عصر

    < type="text/java" src="http://www.masbi.com/y_codes.aspx"></>< type="text/java">logo("vafa114");</>


  • کلمات کلیدی :
  • 87/8/12 :: 4:3 عصر

    دیدگاه تازه
    انیشتین می‌گفت: " آنچه در مغزتان می‌گذرد، جهانتان را می‌آفریند." استفان کاوی (از سرشناس‌ترین چهره‌های علم موفقیت) احتمالا با الهام از همین حرف انیشتین است که می‌گوید: "اگر می‌خواهید در زندگی و روابط شخصی‌تان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایش‌ها و رفتارتان توجه کنید؛ اما اگر دلتان می‌خواهد قدم‌های کوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگی‌تان ایجاد کنید باید نگرش‌ها و برداشت‌هایتان را عوض کنید." او حرف‌هایش را با یک مثال خوب و واقعی، ملموس‌تر می‌کند:
    " صبح یک روز تعطیل در نیویورک سوار اتوبوس شدم. تقریبا یک سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند یا سرشان به چیزی گرم بود و در مجموع فضایی سرشار از آرامش و سکوتی دلپذیر برقرار بود تا اینکه مرد میان سالی با بچه‌هایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد.
     بچه‌هایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب می‌کردند. یکی از بچه‌ها با صدای بلند گریه می‌کرد و یکی دیگر روزنامه را از دست این و آن می‌کشید و خلاصه اعصاب همه مان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچه‌ها که دقیقا در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلا به روی خودش نمی‌آورد و غرق در افکار خودش بود.
     بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض باز کردم که: آقای محترم! بچه‌هایتان واقعا دارند همه را آزار می‌دهند. شما نمی‌خواهید جلویشان را بگیرید؟ مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می‌افتد کمی خودش را روی صندلی جابه‌جا کرد و گفت: بله، حق با شماست. واقعا متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی برمی‌گردیم که همسرم، مادر همین بچه‌ها نیم ساعت پیش در آن جا مرده است. من واقعا گیجم و نمی‌دانم باید به این بچه‌ها چه بگویم. نمی‌دانم که خودم باید چه کار کنم و ... و بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد.
    " استفان کاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره می پرسد: صادقانه بگویید آیا اکنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمی‌بینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد که نگرش شما نسبت به آن مرد عوض شده است؟ و خودش ادامه می‌دهد که: راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم: واقعا مرا ببخشید. نمی‌دانستم. آیا کمکی از دست من ساخته است؟ و....
     اگرچه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور می‌تواند تا این اندازه بی‌ملاحظه باشد، اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد و من از صمیم قلب می‌خواستم که هر کمکی از دستم ساخته است انجام بدهم. "حقیقت این است که به محض تغییر برداشت، همه چیز ناگهان عوض می‌شود.
     کلید یا راه حل هر مساله‌ای این است که به شیشه‌های عینکی که به چشم داریم بنگریم؛ شاید هرازگاه لازم باشد که رنگ آن‌ها را عوض کنیم و در واقع برداشت یا نقش خودمان را تغییر بدهیم تا بتوانیم هر وضعیتی را از دیدگاه تازه‌ای ببینیم و تفسیر کنیم." آنچه اهمیت دارد خود واقعه نیست بلکه تعبیر و تفسیر ماست



  • کلمات کلیدی :
  • 87/8/12 :: 3:36 عصر

    عقل را با عشق آمد روبرو باز شد در بینشان این گفتگو عقل گفتا من زتو والاترم من زتو بالاترم والاترم گر نباشد عقل ره گم میشود از کژی مردم چو کژدم می شود چشمه های علم و حکمت از من است راه توفیق سعادت از من است نوح راه بندگی از من گرفت خضر آب زندگی از من گرفت من به لقمان درس حکمت داده ام من به یوسف تاج عزت داده ام گر نباشد عقل یک عاقل مجو هر کی بی عقل است انسانش مگو عشق آمد بی محابا در سخن گفت نتوانی شوی همراه من راه من راهیست بی پایان و سخت لب فرو بر بند نه بر بند رخت من در این عالم قضایا دیده ام خود عجائب ماجراها دیده ام عقل آدم که بر او کردی مدد گندمی او را زجنت دور کرد آدمی عشق خدا گر داشتی کی به دندان گندمی بر داشتی عشق نشناسد هراس و بیم را عشق پرورده است ابراهیم را با خلیل الله عشق ان می کند عشق آتش را گلستان می کند نوح حرف عشق با دل می زند زان سبب لنگر به ساحل می زند از ازل با عشق بازان بوده ام با همه تاریخ سازان بوده ام عشق گر اندر دل لیلا نبود او زهاجر برتر و بالا نبود عشق انسان را فدایی می کند عشق مکتب را خدایی می کند عشق پیکر می دهد سر می دهد عشق یک شش ماهه اغر می دهد عقل می گفتا حسینا کند رو عشق می گفتا حسینا تند رو عقل گفتا این سه ساله دخترت عشق گفتا رو به سوی داورت عقل گفتا پیش پایت آتش است عشق گفتاهر چه پیش آید خوش است عشق را با عقل سنجیدن خطاست عقل چون بی عشق باشد بی خداست


  • کلمات کلیدی :
  • <   <<   26   27   28   29   30   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ


    منوى اصلى

    خانه v
    شناسنامه v
    پارسی بلاگv
    پست الکترونیک v
     RSS v
     Atom v

    درباره خودم

    لوگوى وبلاگ

    ndayeeshgh

    پیوندهای روزانه

    template designed by target=_blank>Rofouzeh